ارتباط بین خواب و بیماری روانی: یک خواب مناسب شبانه می تواند برای سلامتی معجزه کند. افرادی که به خوبی استراحت می کنند.عملکرد شناختی بهتری (توانایی تمرکز، یادگیری اطلاعات جدید و بازیابی دانش از حافظه)، خودکنترلی، اضطراب کمتر، تحمل درد بالاتر و سطح فشار خون سالم تری نسبت به افرادی که اختلال خواب را گزارش می دهند، نشان می دهند. . اختلالات خواب به طور همزمان به بیماریهای روانی (از اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی گرفته تا اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی) کمک میکنند. و در عین حال نشانههای بارز آنها هستند.
بیشتر مطالعاتی که رابطه خواب را با بیماری روانی بررسی میکنند. از شرکتکنندگان میخواهند تا خود گزارش دهند که کیفیت خواب شبانهشان چقدر خوب یا ضعیف است. تیمی از محققان به سرپرستی مایکل وینبرگ از تورنتو، مرکز اعتیاد و سلامت روان کانادا، به منظور بررسی دقیقتر ارتباط بین کیفیت خواب و سلامت روان، فعالیت خواب ۸۹۲۰۵ فرد را با تجهیزات مربوطه ردیابی کردند. که حرکات آنها را در طول روز و عصررا اندازهگیری می کرد .و این دادهها را با سابقه بستریهای روانپزشکی شرکتکنندگان برای افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی و همچنین خطرات ژنتیکی آنها برای مسائل مختلف سلامت روان مرتبط می کرد. دادههای مربوط به پذیرش روانپزشکی و خطر ژنتیکی از بانک زیستی بریتانیا، یک پایگاه داده حاوی صدها هزار اطلاعات ژنتیکی و رفتاری افراد جمعآوری شد.
مطالعه
نتایج واینبرگ و همکاران، که در نسخه اخیرمجله PLOS MEDICINE منتشر شد. نشان داد که معیارهای خواب مشتق از نتایج بررسی ها(که شامل زمان خواب و بیدار شدن، مدت زمان خواب و تعداد دفعات بیدار شدن بعد از به خواب رفتن است) و سابقه بستری روانپزشکی شرکت کنندگان و همچنین خطرات ژنتیکی آنها برای بیماری روانی. به طور خاص، تیم واینبرگ دریافتند که مدت زمان کل خواب آنقدر نیست که خطر بیماری روانی شرکتکنندگان را پیشبینی میکند. بلکه کیفیت خوابی است که در طول مدتی که در رختخواب میخوابیدند. شرکتکنندگانی که نتایج بررسی خواب آن ها نشان میدهد که بیشتر اوقات بعد از بیدار شدن از خواب بیدار میشوند. به خواب رفتن و خواب ماندن برای دورههای کوتاهتر بین زمان خواب و بیدار شدن، به احتمال زیاد معیارهای یک بیماری روانی را در طول عمر خود برآورده کردهاند. و از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به بیماریهای روانی هستند.
چرا اختلالات خواب و بیماری های روانی دست به دست هم می دهند؟
دلایل متعددی برای ارتباط اختلالات خواب با سلامت روانی ضعیف وجود دارد. درهنگام خواب، اتصالات عصبی جدیدی ایجاد می شود(فرآیند نوروژنز) – به ویژه در ناحیه ای از مغزبه نام هیپوکامپ که با حافظه، خلق و خو و احساسات مرتبط است. خواب ناکافی این فرآیند را مختل می کند. و نشان داده شده است که اختلال در نوروژنز درناحیه هیپوکامپ به افسردگی و همچنین اسکیزوفرنی و اعتیاد به مواد مخدر کمک می کند.(ارتباط بین خواب و بیماری روانی).
بی خوابی و بیماری روانی ممکن است یک زمینه ژنتیکی مشترک داشته باشند. مجموعه ژن های مشابهی که خطر اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی را افزایش می دهد.ممکن است خطر خواب ضعیف را نیز افزایش دهد. بیماری روانی و بی خوابی نیز ممکن است از سابقه تروما در فرد ایجاد شود. به خوبی شناخته شده است که تروما – به ویژه ترومای دوران کودکی – تعداد زیادی از پیامدهای بد سلامت روانی (و جسمی) از جمله بی خوابی را منجر می شود. تروما سیستمهای برانگیختگی ما را تنظیم نمیکند و ما را بیش از حد هوشیارتر میکند. و بنابراین کمتر قادر به خواب آرام و آرام میشویم (و بیشتر احتمال دارد کابوس ببینیم). تروما همچنین التهاب سراسر سیستم را افزایش می دهد که با بیماری های روانی مختلف از جمله اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی مرتبط است.
این موارد گفته شده حاوی چه پیامی برای ما می باشد؟
هر کسی که با بی خوابی دست و پنجه نرم می کند، لزوما حتما به یک بیماری روانی مبارزه مبتلا نیست. اما اختلالات خواب مزمن می تواند منجر به اختلال در سلامت روان، اختلال در عملکرد بین فردی و سلامت جسمانی شود. حتی در میان افرادی که معیارهای یک بیماری روانی را ندارند، کیفیت پایین خواب با افزایش پریشانی روانی مرتبط است و شبهای بیرحمانه بیخوابی خطر ابتلا به افسردگی را تقریباً دو برابر میکند و خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی در آینده را بهطور قابل توجهی افزایش میدهد.لذا استراحت کافی برای سلامت ذهن و بدن بسیار مهم است.
همانطور که محققان اشاره کرده اند، “مشکلات خواب هم علائم و هم عوامل خطر قابل ملاحظه ای برای بسیاری از اختلالات روانپزشکی هستند.” تخمین زده می شود که تا ۲۰ درصد از کل بزرگسالان در کشورهای غربی با بی خوابی دست و پنجه نرم می کنند. استراتژیهای بهبود خواب (مداخلات رواندارویی، درمانهای شناختی-رفتاری، تحریک غیرتهاجمی مغز، و مداخلات کلی بهداشت خواب – مانند کاهش مصرف کافئین و الکل، کمنور نگه داشتن نور و پرهیز از صفحه نمایش یک ساعت قبل از خواب) باید بیشتر مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این، بیماریهای روانی ممکن است در مراحل اولیه با غربالگریهای منظم کیفیت خواب به طور مؤثرتری شناسایی شوند.(مثلاً در ارزیابیهای سالانه پزشک مراقبتهای اولیه یا حتی در هر بازدید از اورژانس یا مرکز مراقبتهای فوری). و در نهایت اگرکه با بی خوابی دست و پنجه نرم می کنید، با پزشک خود در مورد گزینه های درمانی مناسب صحبت کنید.
نوشته ای از کلینیک آنلاین
Therapy Center
02188015978
09334946711